مشاوره حقوقی تلفنی: 88689368-021

شنبه الی پنجشنبه - ساعت 9 الی 18

تدليس در معامله

معانی بیان شده در فرهنگ های لغت بیانگر این حقیقت است که تـدلیس توام با نوعی تقلب نیرنگ بازی و حیله گری است بنابراین تدلیس نمایانگر هر فعل یا ترک فعل آگاهانه ارادی است که برای فریب طرف دیگر و پنهان ساختن وضعیت واقعی یک شیء انجام می شود.
تدلیس در اصطلاح فقهی در گستره محدود نسبت به معانی لغوی آن کاربرد دارد و به نوع ویژه ای از نیرنگ و حیله گری در اوصاف متعلق عقد اطلاق می شود . تدلیس در اصطلاح فقها عبارت است از:

  1. سکوت در برابر عیب خارج از خلقت متعلق عقد در حالی که به آن عیب علم دارد یا ادعا صفت کمالی در متعلق عقد در حالی که چنین سفتی در آن وجود ندارد.
  2. پنهان کردن صفت نقصی در کالا و یا آشکار کردن صفت کمالی برتر از آنچه در کالا وجود دارد. این تعاریف را به نحو دیگر نیز می توان بیان کرد بدون آن که مفهوم آن تغییر پیدا کند . به این ترتیب که تدلیس به هر فعل یا ترک فعل آگاهانه ارادی گویند که یکی از طرف های عقد یا شخص ثالث برای پنهان ساختن اوصاف اساسی یا فرعی متعلق عقد یا برتر نشان دادن خلاف واقع آن ها به قصد فریب طرف دیگر عقد انجام می دهد .

موارد تدليس در معامله

  1. اغفال یکی از متعاقدین به وسیله دیگري
  2. وجود نقص و عیب در مورد معالمه یا فقدان وصف کمال
  3. وقوع عقد اعم از مالی و غیر مالی
  4. تاثیرتدلیس در طرف مقابل
  5. انجام اعمال متقلبانه
  6. وقوع تدلیس قبل از انجام معامله به نحوی که در اغفال طرف مقابل موثر باشد

وجه اشتراک مفهوم تدلیس با مفهوم تقلب نسبت به قانون را می بایست در عنصر فریب دادن و پنهان کردن جستجو کرد زیرا در هر دو مورد طرفین برای اغفال دیگری از وسایل متقلبانه استفاده می کنند. با این وجود تفاوت های بسیاری نیز بین آن ها وجود دارد:

  1. تدلیس فریبی است که به کار می رود تا رغبت به انجام معامله را ایجاد کند و همواره پیش از انعقاد قرارداد تعهد انجام میگیرد در حالی که تقلب نسبت به قانون همواره در مرحله اجرای تعهدات ناشی از عقد و یا سایر تکالیف و الزامات قانونی اعمال می شود. بنابراین تدلیس حیله و نیرنگ در مرحله ایجاد تعهد و الزام است. اما تقلب نسبت به قانون حیله و نیرنگ در مرحله اجرای الزام و تعهد می باشد
  2. در تقلب نسبت به قانون که در قالب عقد و قرارداد صورت می گیرد غالبا هر دو طرف به تدلیس پرداخته اند تا رابطه واقعی خود را پنهان کنند و دیگران را دچار اشتباه سازند مانند هبه ای که در لباس بیع ارائه می شود تا مالیات کمتری به آن تعلق گیرد یا خشم و حسادت وارثان را برنیانگیزد اما تدلیس فریب یکی از دو طرف قرارداد به وسیله دیگری یا شخص ثالث است.
  3. در فقه و حقوق ایران تدلیس عیب رضا تلقی نمی شود. در حقوق ایران به موجب مواد 396 و 439 قانون مدنی تدلیس در زمره خیارات قرار گرفته است. بنابراین تدلیس تنها موجب متزلزل شدن عقد می گردد نه بطلان آن. اما تقلب نسبت به قانون حسب مورد موجب عدم نفوذ یا بطلان قرارداد میگردد مثلا تقلب نسبت به قانون در معاملات صوری موجب بطلان قرارداد است و در ارکان تشکیل دهنده عقد خلل ایجاد می نماید .
  4. همان گونه که در بیان عناصر تدلیس اشاره شد تدلیس تنها در قلمرو عقود محقق می شود حال آنکه تقلب نسبت به قانون به همان سان که در قالب عقود و معاملات شکل می گیرد در ایقاعات و حتی وقایع حقوقی نیز رخ می دهد.
  5. در تدلیس مشروعیت وسیله ای که اغفال توسط آن صورت می گیرد شرط نیست و حتی در برخی موارد طرفین از ابزارهای نامشروع و کاذب برای فریب طرف مقابل استفاده میکنند. حال آن که طبق تعریفی که از مفهوم تقلب نسبت به قانون ارائه شده است قوام و اساس تقلب نسبت به قانون را مشروعیت و حقانیت وسیله تشیکل می دهد.

ـــــــــــ سوالات متداول ـــــــــــ

سوال
پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *